اشعار رسیده در قالب ( کلاسیک نیمایی ) برای مسابقه :
با این که چند روزی نیست که از شروع مسابقه و اعلان قالب کلاسیک نیمایی می گذرد اشعار فراوانی به دستمان رسیده است . که متاسفانه بسیاری از آن ها یا هنوز نوع قالب برایشان کاملا واضح نبوده و یا دارای مشکلات عروضی بوده اند . در این جا اشعار دوستانی منتشر می شود که کاملا صحیح بوده و مشکل عروضی هم نداشتند که به ترتیب درج خواهد شد . حالا به چند مورد آن توجه شما را جلب می نمایم . اگر سوالی هم در این مورد باشد مرقوم بفرمایید . قابل توجه این که به سه نفر از برندگان جوایز نفیسی داده خواهد شد . باتشکر – جعفر سرخی
دوستان می توانند اشعار خود را یا در همین سایت و یا سایت شعر نو یا به آأرس زیر ارسال نمایند :
aare44@yahoo.com
================================================
غزل اول :
ز تکبر گه پیری
که جوانی شده مغلوب هوس
این دل پر ز گناه گرده هوای دل یار
می کند توبه ز دل
رو به دریای امید
پشت بر جنگل نامردی ها
ولی ای دوست کجا راه خدایان این است
آخر قصه چنین ناجی دیوان دین است
گر چه دریا دریاست
جنگل سبز همیشه سبز است
و خداوند بزرگ
لاکن از بهر گناه من و دل
مهربانی بسی سنگین است
که دل از کرده ی ما پر کین است
************
غزل دوم :
شاعر این صورت ما نیست
گر چه آزاد و سپید است
جمله گفتش ز ریاست
آشنا نیست
در رخش رنگ وفا صدق و صفا نیست
تار و پودش زدل خسته ی ما نیست
رنگ رخ جز که ریا نیست
به دلش بوی شفا نیست
در همه گفت و شنودش
به جز آثار خطا نیست
=====================
شعر سوم :
توامان دل من
سیل ابیات غزل می آید
تا که نام تو و آن عشق نهان
بر بلندای دل روشن من
نقش جاوید زند
در امید زند
تا دگر باره نروید سر این کوه بلند
خس و خاری که دگر دیسی خاک دل توست
در هلاک دل توست
دام سماک دل توست
توامان دل من
بیت بیت غزلم
که بر این خاک سیه نقش زده است
نقش جاوید زده است
جوشش پاک دل توست
باده ی تاک دل توست
************
غزل چهارم :
مولا علی
ای بر کرامت ها ولی
هو می زنم , هو می زنم , درویش وار
تا افتد آن چشمان بر این رسوای ِ زار
از روی تو دنیا جلی
رخشان طلی
===============================
اسامی بعد از اعلام نتیجه به نظر دوستان خواهد رسید
نظرات شما عزیزان: